سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای بندگان من....

 


[ یکشنبه 94/6/15 ] [ 8:0 صبح ] [ ارمغان تنهایی ]

توبه وبازگشت


[ سه شنبه 94/6/10 ] [ 8:0 صبح ] [ ارمغان تنهایی ]

امید به خدا


[ پنج شنبه 94/6/5 ] [ 8:0 صبح ] [ ارمغان تنهایی ]

نتیجه گرفتاریها در ناشکری است

آیت الله بهجت و مجتهدی

 

بدون شک خداوند در برابر نعمتهایى که به ما مى‏بخشد نیازى به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزارى داده آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالى تربیتى است.

  
به نام خدا
 

 

خداوند وعده فرموده: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ؛ اگر سپاس گزارى کنید، قطعاً بر شما مى‏افزایم، و اگر ناسپاسى کنید، بى‏تردید عذابم سخت است. (1)

بدون شک خداوند در برابر نعمتهایى که به ما مى‏بخشد نیازى به شکر ما ندارد، و اگر دستور به شکرگزارى داده آن هم موجب نعمت دیگرى بر ما و یک مکتب عالى تربیتى است.

 

...شکر داراى سه مرحله است:

 1.نخستین مرحله آن است که به دقت بیندیشیم که بخشنده نعمت کیست؟ این توجه و ایمان و آگاهى پایه اول شکر است. 2. مرحله زبان 3. از آن بالاتر، مرحله عمل است.

شکر عملى آن است که درست بیاندیشیم که هر نعمتى براى چه هدفى به ما داده شده است و آن را در مورد خودش صرف کنیم که اگر نکنیم کفران نعمت کرده‏ایم‏. (2)

 

علامه طباطبایی در تفسیر آیه شریفه لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُم با اشاره به شکر عملی آن را به این معنی می داند که نعمت را به گونه ای استفاده کند که موجب یادآوری احسان نعمت دهنده باشد، پس برای شکر نعمتهای الهی باید ایمان داشته باشد و تقوا را رعایت کند؛ از این رو استعمال نعمتها در غیر مسیر تقوا، ناشکری است.

 

علامه طباطبایی می فرماید:

«خداى تعالى در چند جاى از کلامش این حقیقت را اعلام کرده که شکر نعمت - که خود در حقیقت استعمال نعمت است به نحوى که احسان منعم را یادآورى و اظهار مى‏کند، و در مورد خداى تعالى برگشت به ایمان و تقوى مى‏شود- مایه زیاد شدن نعمت، و کفران آن، باعث عذاب شدید است.» (3)

 

«آیت الله بهجت» با اشاره به شکر عملی، راه قرب الهی را به شکر عملی یعنی طاعت خداوند متعال می داند و سختی های آن را زودگذر می شمارد:

«راه قُربش شکر مُنعم، به طاعت او است، و مشقّت آن، ابتلائی است؛ چندی نمی گذرد، برای طالبین قرب او، از هر حلاوتی شیرینتر است.» (4)

 

شکّ نکنیم که شکر نیست

عقب ماندگی ها و کمبودهای مادی و معنوی ما در اثر ناشکری است؛ چرا که اگر شکرگزار بودیم، وعده الهی زیاده نعمتها شامل ما می گشت.

 

«آیت الله العظمی بهجت» می فرماید:

«این همه ابتلائات و گرفتاریهای ما در اثر ناشکری و کفران نعمتهای ما است.» (5)

همچنین فرموده است:

«شُکر، موجب ازدیاد نعمتها است، و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست. لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شکّ نکنیم و بدانیم که شکر نیست.» (6)

 

اگر شکر نکنی، آخر عمر از تو می گیرند

«آیت الله مجتهدی تهرانی» در بیان زیبایی با اشاره به شکر زبانی و شکر عملی می فرماید:

«مَنْ أُعْطِیَ‏ الشُّکْرَ أُعْطِیَ الزِّیَادَةَ (7)

 

کسی که خدا به او، نعمت شکر داده است؛ یعنی هر چه خدا به او می دهد، می گوید خدایا شکر، الحمد لله، الهی شکر؛ خدا به چنین کسی زیادی می دهد. [اگر خدا به او] کم داده، شکر کند؛ زیاد داده شکر کند.

 

شکر نعمت می دانی به چیست؟ به این است که نعمتهایی را که خدا به تو داده، به جا و درست مصرف کنی؛ چشمت را از نامحرم حفظ کنی؛ اگر حفظ کردی، این شکر نعمت چشم است؛ اگر حفظ نکردی، آخر عمری کور می شوی، [مثلا] بعضی ها در اثر مرض قند، چشمشان کور شد.

 

هر نعمتی را اگر شکرش نکردی، آخر عمر از تو می گیرند؛ اما اگر شکر کردی، خدا به تو زیادتر می دهد.

[یکی از موارد] شکر مال این است که خمسش را بدهی؛ بعضی ها خمس مالشان را نمی دهند، مالشان آتش می گیرد، دزد می آید و او را می کشد یا مالش را می برد و...

پس خداوند هر کسی را توفیق شکر داد، توفیق زیادی هم به او می دهد.» (8)

 

از خوشترین شبهای عمر یک ولّی خدا

 

حضرت «آیة الله مجتهدی» نقل می کنند که:

مرحوم «شیخ محمد حسین زاهد» فرمودند: یکی از اولیاء خدا، شب که به خانه اش رفت، به همسرش گفت که روغن در چراغ بریزد و چراغ را روشن کند همسرش گفت در خانه روغن نداریم (این جریان قبل از سیم کشی برق بوده است)؛

 

سپس گفت: لااقل غذایی بیاور تا بخوریم؛ همسرش گفت: بر اثر اتمام آذوقه، غذا هم نداریم.

گویند آن شب از خوشترین شبهای عمر آن ولّی خدا بود و تا صبح شکر خدا را می کرد که خدایا مگر من چه کرده بودم که در یک شب این دو نعمت بزرگ را به من عطا نمودی.

 

«آیة الله مجتهدی» می فرمایند: وقتی که مرحوم شیخ محمد حسین زاهد این مطلب را برای من تعریف کردند، دندان طمع من نیز کشیده شد.

 خود مرحوم شیخ نیز همین طور بودند و وقتی با ایشان احوالپرسی می کردی آنچنان سرشان را تکان می دادند  و می فرمودند: الحمدلله الحمدلله، که گویا تمام عالم از برای ایشان است و هرگز اظهار فقر و نداری نمی کردند. (9)

 

شکر گزاری بر علم ما هم می افزاید

در آیه لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ اگر سپاس گزارى کنید، قطعاً بر شما مى‏افزایم، یک نکته زیبا هست که این وعده الهی فقط بر فزونی نعمتها نیست؛

بلکه فرموده خودتان را افزون خواهم کرد که می توان گفت بشارتی بر رشد و بزرگ شدن وجود ماست و از مصادیق آن، افزوده شدن علوم حقیقی است که پذیرش آن نیازمند بزرگ شدن حقیقت انسانی و پیدا کردن ظرفیت و لیاقت کسب آنهاست.

 

«آیت الله العظمی بهجت» می فرماید:

«اگر ما شاکر باشیم، خدا می داند چه اندازه بر علوم حقیقی ما افزوده می شود: «لئن شکرتم لأزیدنّکم» اگر سپاسگزاری کنید، شما را افزون خواهم کرد.» (10)

 

شکر زبانی هم مهم است

باید توجه داشت که شکر زبانی هم بسیار مهم و با برکت است وگرنه خود اولیای دین، به آن اهتمام نمی ورزیدند.

 

آیت الله العظمی بهجت می فرماید:

  

هر کس به پایین تر از خودش نگاه کند و بگوید: «اَلحَمدُلله»، اصلاً خود همین شکرگزاری، سبب غنا می شود... خود این شکر، موضوعیّت و سببیّت برای غنی شدن فقیر دارد.»

 

نگاه به پائین تر، موجب شکر

 

در مسائل دنیایی و مادی، انسان باید کسانی را که از او بهره مندی های کمتری دارند ببیند تا قانع، راضی و شکر گذار باشد؛ افرادی که بدون خبر داشتن و در نظر گرفتن مشکلات دیگران، همواره کمبودهای خود را می بینند، همواره ناراضی و ناشکر هستند.

 

از حضرت صادق علیه السّلام روایت است:

 انظر الى من هو دونک فتکون لأنعُم اللَّه شاکرا و لمزیده مستوجبا و لجوده ساکنا.

همواره به کسى نظر کن که نصیبش از نعمتهاى الهى کمتر از تو است تا شکر نعمتهاى موجود را بجاى آورى و براى افزایش نعمت خداوند، شایسته باشى و قرارگاه عطیه الهى گردى. (12)

 

آیت الله العظمی بهجت می فرماید:

«این کلام که در کلمات قصار حضرت امیر (علیه السّلام) آمده، معجزه است و به کلّى نظام کمونیستى را مردود مى شمارد، که مى فرماید: « أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَکَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَکَ (13) به پایین دست خود نگاه کن، نه به بالا دست خود.»

 

 درست است که در بعضى مادّیات و ثروتها بالاتر از تو هستند، امّا آیا عُمر او، صحّت او، توسعه ى او از لحاظ اولاد و... او هم از تو بیشتر است، یا این که تو در این امور و امور دیگر از نعمتهاى ظاهرى و باطنى از او برترى؟!

 همه چیز را من حیث المَجموع باید نگاه کرد. خداوند علیم و حکیم همه ى بلاها را با عدل و ترازوى مساوات تقسیم کرده است...» (14)


[ جمعه 94/5/2 ] [ 8:36 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]

نکته ای اخلاقی


[ پنج شنبه 94/4/11 ] [ 10:17 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]

تیروتور وتار خداوند

Image result for ?نافله شب?‎

مرحوم حاج اقای دولابی فرمودند:

خداهم تیر دارد هم تور دارد وهم تار دارد

تیر برای کسانی است که فراری اند.مانند اهوی وحشی ان ها راشکارمی

کند.فراری ها را باتیر شکار می کند.این تیرها همان گرفتاری ها ومشکلات

است.سراو به سنگ می خورد وناله اوبلند می شود گرفته یار می شود انقدر به

اومی زند که یارب ویا الله اوبلند شود وبرگردد.

برای کسانی که خیلی فراری نیستند ومتوسط هستند تور پهن می کند. دوست خوب

جلسه خوب کتاب خوب همه تورهای خداوند هستند.دام گسترده الهی گسترده

شده است تاکسانی راکه درراه خدا هستند صید کند وبه سمت خدا ببرد.

سومی که بسیار زیباتر است تار است.برای کسانی که روبه خدا می آورند تار

دارد.باتار ان ها را نوازش می کند.اوقلب وروح وجان را می نوازد.تلنگرهایی می زند که دل ان ها ازجاکنده شود وبه طرف خدا برود.

 


[ جمعه 94/4/5 ] [ 4:44 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]

بدترین بنده خداکیست؟

بدترین بنده خدا کیست؟

خداوند روزی به حضرت موسی فرمود: برو بدترین بنده مرا بیاور .موسی رفت یکی از گناهکارهای درجه یک را پیدا کرد ووقتی میخواست با خود ببرد،گفت نکند یک موقع این آدم توبه کرده باشد ومن فکر کنم که این بنده ی گناهکار می باشد  رهایش کرد.

رفت دزدی را گرفت تاببرد نزد خود گفت نکند نکند این بنده خاص خدا باشد وتوبه کرده باشد وخدا او را بخشیده باشد ولش کرد.

هر کسی را می گرفت با چنین فرضیات وداوریهائی آزادش می نمود.

بالاخره سگی را گرفت وگفت بدتر از این که ریگر نداریم ،رفت میانه ی راه رهایش کرد وگفت شاید در عالم سگی بودنش کاری کرده باشد ؛بالاخره موسی دست خالی پیش خدا رفت.

خدا گفت:ای موسی دست خالی آمدی؟

موسی گفت: هرچه گشتم بدتر از خودم پیدا نکردم.

خدا گفت: ای موسی هر آئینه اگر غیر از این کرده بودی از پیغمبری عزل میشدی!


[ چهارشنبه 94/4/3 ] [ 2:10 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]

ما مخاطب خداهستیم....

ما مخاطب خدا هستیم، ببینیم چگونه خود را باید بشناسیم؟

- در فرهنگ قرآن‌کریم هر کار بد و خوبی ذاتاً به خود عمل کننده بر میگردد و در پی آن به دیگران نیز اثر میدهد.

 ³من عمل صالحاً فلنفسه و من اساء فعلیها (فصلّت / 46)

- آنکه نکویی کند پس به سود خود اوست و هر که بدی کند پس به زیان اوست.

³یا ایهاالناس انّما بغیکم علی انفسکم (یونس / 23)

- ای مردم جز این نیست که ستم شما بر خویشتن است.

³و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه (عنکبوت / 6)

- اگر تلاش در جهت رشد شخصیت خود کنند به خود بر می‌گردد.

³و من تزکّی فانّما یتزکّی لنفسه (فاطر / 18)

- و آن کسی که پاکی جوید جز این نیست که برای خویشتن پاکی جوید.

³فمن شکر فانّما یشکر لنفسه (نمل/ 40)

- آنکه شکر کند پس شکر کرده‌است برای خویشتن


با مخاطب محوری، بهشت و جهنم در ما ایجاد می‌شود، چون ما از بهشت و جهنم برتر و بزرگتریم. با مخاطب محوری، امام منتظر، امام منتظر می‌شود تا ما ظهور کنیم. انسان جان جهان و معنای هستی است، هستی با انسان معنا پیدا می‌کند. انسان همه ذرات هستی را به نطق و امیدارد. در مخاطب محوری، هر روز صبح باید از خود پرسید: من چه می‌خواهم؟ چه می‌کنم؟ چه باید یکنم؟ چه می‌توانم بکنم؟


[ چهارشنبه 93/11/1 ] [ 12:5 صبح ] [ ارمغان تنهایی ]

خدایاازت ممنونم


وقتی همه امیدت به اونه...
به اون بالا سری...
به اونی که میگه از رگ گردنم بهت نزدیک تره...
به اونی که همه چیتو میدونه و بازم با لبخند نگات میکنه...
به اونی که وقتی میشد مچتو بگیره دستتو سفت گرفت و کمکت کرد...
به اونی که وقتی تنبیه هم میکنه میشه تو تنبیهش محبتو دید...
به اونی که وقتی صداش میکنی صدای جانم شنیدنشو تو تک تک لحظات زندگیت میشنوی...
به اونی که ممکنه دیر بده ولی بهترینو میده...
به اونی که وقتی داری گریه میکنی با لبخند نگات میکنه و میگه صبر کن واست بهترینارو گذاشتم کنار...
به اونی که گناهتو یک بار مینویسه و ثوابتو صد بار...
به اونی که عاشقانه عاشقته و صد بار اینو گفته...
آره...
وقتی همه امیدت به اونه خیالت راحته که یه پشت و پناه گرم...
یه حامی قوی...
یه دست پر مهر...
داری که یه لحظه از یادت غافل نیست...
شکرت خدا جونم...
شکرت...
خدایا چقدر خوشبختم که دارمت


[ چهارشنبه 93/10/24 ] [ 9:6 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]

پروردگاراای بهانه ی زندگی من

آنگاه که آرزوهایم را به روی دیوار نوشتم نمی دانستم چشم نامحرمی بدان نظارگر است.آنگاه که مشق سکوتم را خواستم بر دیواره های تاریک شب بنویسم طوفانی آمد و آرامش مرا باخودهمراه ساخت. و آنگاه که درد هایم را به رودخانه زلال صاف سپردم او با بی اعتنایی از کنار من گذشت

و آنگاه که فریادم را بر سر کو ها کشیدم تا بلکه آرام گیرم او نیز فریادم را پس داد و مرا قبول نکرد حالا با توام با تویی که حرف و دردودلم و درد تنهایی هایی هایم راوصدای فریادم را که از سوز و زخم دل است را از پشت دیوارها و فاصله ها می شنوی می دانم که تودیگرمرا مانند دیگران رها نخواهی کرد 

خدای من من تنهام ، یارایی را برای یاری دهنده ام نیست دستم را بگیر که احساس می کنم هر چه بیشتر برای رهایی از مرداب سختی ها و دلتنگی ها ودر گناه های دنیوی دست و پا  بزنم بیشتر در آن غرق می شوم و در آن فرو می روم یا پر پروازم ده یا.....

 


[ پنج شنبه 93/10/18 ] [ 2:15 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]


="color:#ffffff;margin-top:0px;">