سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حوادث رمضان سال ظهور...

یکی‌ از مظاهر قدرت‌ الهی‌ که‌ در قالب‌ سنن‌ معجزات‌ جلوه‌نمایی‌ کرده‌ و اشارة‌ مخصوصی‌ را برای‌ توجه‌ آن‌ دسته‌ از مؤمنان‌ که‌ مخلصانه‌ منتظر ظهور بوده‌اند به‌ ارمغان‌ می‌آورد، کسوف‌ خورشید در روز سیزدهم‌ یا چهاردهم‌ ماه‌ رمضان‌ و خسوف‌ ماه‌ در بیست‌ و پنجم‌ همان‌ ماه‌ است‌.

  علت‌ پدید آمدن‌ این‌ دو نشانه‌ پیش‌ از ظهور که‌ خلاف‌ روال‌ عادی‌ بوده‌ و از اول‌ خلقت‌ آدم‌ تا آن‌ زمان‌ نمونه‌اش‌ دیده‌ نشده‌، از این‌ قرار است‌:

  الف‌) رسوخ‌ و عمق‌ یافتن‌ نظریه‌ مهدویت‌ و اعتقاد به‌ حضرت‌ در میان‌ تمام‌ مسلمانان‌؛

  ب‌) متوجه‌ کردن‌ مؤمنان‌ مخلص‌ به‌ نزدیکی‌ ظهور.

  «ثعلبة‌ ازدی‌» از امام‌ باقر(ع‌) نقل‌ کرده‌ که‌ فرمودند:

 «دو نشانه‌ پیش‌ از ظهور قائم‌(ع‌) خواهد بود: خورشیدگرفتگی‌ در نیمه‌ ماه‌ رمضان‌ و ماه‌گرفتگی‌ در آخر آن‌.»

  به‌ حضرت‌ عرض‌ کردم‌:« یابن‌ رسول‌الله خورشید در انتهای‌ ماه‌ کسوف‌ می‌کند و ماه‌ در نیمة‌ آن‌ خسوف‌.»

  حضرت‌ فرمودند:

 «خودم‌ می‌دانم‌ چه‌ می‌گویم‌؛ این‌ دو نشانه‌ای‌ است‌ که‌ از زمان‌ فرود آمدن‌ آدم‌ (از بهشت‌ به‌ زمین‌) سابقه‌ نداشته‌ است‌. 5»

  «ورد بن‌ زید اسدی‌» برادر «کمیت‌» هم‌ از آن‌ حضرت‌(ع‌) نقل‌ کرده‌ که‌ فرمودند


«پیش‌ از این‌ امر (ظهور) ماه‌ گرفتگی‌ خواهد بود؛ که‌ پنج‌ روز مانده‌ (به‌ انتهای‌ ماه‌) و خورشید گرفتگی‌ در روز پانزدهم‌ که‌ هر دو در ماه‌ رمضان‌ خواهد بود و به‌ این‌ ترتیب‌ حساب‌ منجمان‌ به‌ هم‌ می‌ریزد.»

 
  خسوف‌ ماه‌ معمولاً به‌ جهت‌ قرار گرفتن‌ زمین‌ در میان‌ خورشید و ماه‌ رخ‌ می‌دهد که‌ زمان‌ آن‌ هم‌ در نیمة‌ ماه‌های‌ قمری‌ است‌. کسوف‌ خوشید هم‌ غالباً زمانی‌ مشاهده‌ می‌شود که‌ ماه‌ بین‌ زمین‌ و خورشید قرار گیرد و زمان‌ آن‌

 هم‌ در آخر ماه‌های‌ قمری‌ است‌. چنین‌ حادثه‌ای‌ (که‌ دچار بدأ 7  هم‌ نخواهد شد) در زمانی‌ غیر از زمان‌ عادی‌ آن‌ ـ بنا برگفته‌ روایات‌ ـ با فرض‌ احتمالات‌ زیر ممکن‌ می‌شود:

  احتمال‌ اول‌:  این‌ قضیه‌ معجزه‌گونه‌ و از طریق‌ یکی‌ از اسباب‌ و علل‌ عادی‌ (وناشناخته‌) انجام‌ شود.

  البته‌ با اختلافی‌ ساده‌ و آن‌ هم‌ آگاهی‌ ما از زمان‌ وقوع‌ آن‌ است‌، که‌ البته‌ طریقه‌ حدوث‌ این‌ اعجاز یا کیفیت‌ شکل‌گیری‌ را نمی‌توانیم‌ تصور کنیم‌ و همین‌ قدر کافی‌ است‌ که‌ بدانیم‌ این‌ معجزه‌ انجام‌ می‌شود و آن‌ هم‌ معجزه‌ای‌ که‌ از زمان‌ هبوط‌ حضرت‌ آدم‌(ع‌) تا کنون‌ سابقه‌ نداشته‌ است‌ و لذا محاسبات‌ ستاره‌شناسان‌ را برهم‌ می‌زند.

  احتمال‌ دوم‌:  به‌ واسطة‌ ممانعت‌ جسمی‌ بزرگ‌ رخ‌ می‌دهد.

  ممکن‌ است‌ یکی‌ از اشیاء سرگردان‌ در فضا (بنا بر گفته‌ دانشمندان‌) به‌ منظومة‌ شمسی‌ نزدیک‌ شده‌ و با قرار گرفتن‌ در مقابل‌ خورشید مانع‌ رسیدن‌ آفتاب‌ به‌ زمین‌ شود و کسوف‌ پس‌ از ده‌ روز پیش‌ بیاید و همین‌ شی‌ء در اواخر ماه‌ هم‌ که‌ ماه‌ به‌ شکل‌ هلال‌ دیده‌ می‌شود در برابر آن‌ قرار گیرد و بر حسب‌ سرعت‌ و حجم‌ آن‌ شی‌ء خسوف‌ کلی‌ یا جزیی‌ رخ‌ دهد. از جمله‌ نشانه‌هایی‌ که‌ برای‌ ظهور ذکر شده‌ است‌ و بی‌ارتباط‌ با این‌ بخش‌ از مطالب‌ نیست‌ این‌ است‌ که‌ نور خورشید از زمان‌ طلوعش‌ تا 23 از روز ناپدید می‌شود که‌ این‌ به‌ جهت‌ آن‌ است‌ که‌ شی‌ء فضایی‌ بین‌ خورشید و زمین‌ قرار گرفته‌ و به‌ مدت‌ 23 از طول‌ روز مانع‌ رسیدن‌ آفتاب‌ 8  به‌ زمین‌ می‌شود که‌ بالطبع‌ با کسوفی‌ که‌ از یک‌ تا سه‌ ساعت‌ طول‌ می‌کشد، متفاوت‌ است‌.

  احتمال‌ سوم‌:  به‌ جهت‌ تغییرات‌ درونی‌ خود خورشید.

  تعبیر علمی‌ این‌ مطلب‌ از این‌ قرار است‌ که‌ ممکن‌ است‌ انفجارهای‌ عظیم‌ یا تغییرات‌ فیزیکی‌ خاصی‌ در خورشید پدید آید طوری‌ که‌ مدت‌ مشخصی‌

 اشعه‌ خورشید به‌ اطراف‌ پراکنده‌ نگردد و یا اینکه‌ انفجارهای‌ پشت‌ سر هم‌ ماه‌ رمضان‌ در خورشید، کسوف‌ اواسط‌ ماه‌ را به‌ دنبال‌ داشته‌ باشد و در آخر ماه‌ که‌ از ماه‌ هلالی‌ بیش‌ پیدا نیست‌، خسوف‌ را؛ که‌ این‌ احتمال‌ نزدیک‌ترین‌ و جدی‌ترین‌ احتمالات‌ است‌ خصوصاً اگر این‌ دو را به‌ آیات‌ و نشانه‌هایی‌ که‌ از آسمان‌ است‌ و در بحث‌ حوادث‌ ماه‌ رجب‌ به‌ آنها پرداختیم‌، ضمیمه‌ کنیم‌، می‌توان‌ آنها را هم‌ با این‌ احتمال‌ توجیه‌ کرد: توقف‌ خورشید در زمان‌ سفیانی‌ ممکن‌ است‌ که‌ ناشی‌ از انفجاری‌ قوی‌ در خورشید باشد که‌ مانع‌ حرکت‌ کردن‌ خورشید شود یا حرکت‌ آرامی‌ که‌ مانند بازگشت‌ عمل‌ آن‌ برای‌ مدت‌ دو یا سه‌ ساعت‌ باشد یا ظاهر شدن‌ بدنی‌ نمایان‌ در قرص‌ خورشید (از جمله‌ حوادث‌ ماه‌ رجب‌) هم‌ ممکن‌ است‌ ناشی‌ از انفجاری‌ قوی‌ در خورشید باشد که‌ وقتی‌ در سطح‌ خورشید گسترش‌ یابد به‌ شکل‌ سینه‌ و صورت‌ انسان‌ به‌ نظر برسد. دانشمندان‌ متأخر به‌ حدوث‌ چنین‌ جریانی‌ در خورشید که‌ در حدیث‌ هم‌ می‌توان‌ تأکید بر چنین‌ مطلبی‌ را یافت‌ اشاره‌ کرده‌اند. امیرالمؤمنین‌(ع‌) طی‌ حدیثی‌ طولانی‌ پس‌ از ذکر صیحه‌ و ندای‌ آسمانی‌ ماه‌ رمضان‌ (در بیست‌ و سوم‌ ماه‌) می‌فرمایند:

 «از فردای‌ آن‌، هنگام‌ ظهر خورشید رنگارنگ‌ و سپس‌ زرد شده‌ و در نهایت‌ سیاه‌ و تاریک‌ می‌شود. 9»

  تاریکی‌ خورشید خود دلیل‌ روشنی‌ است‌ برای‌ وقوع‌ خسوف‌ ماه‌ در روز (بیست‌ و پنجم‌ آن‌ ماه‌ رمضان‌)

  و شاید این‌ تفسیر بهترین‌ تفسیر علمی‌ و نزدیک‌ترین‌ احتمال‌ به‌ واقعیت‌ باشد که‌ احدی‌ پیش‌ از این‌ بدان‌ اشاره‌ نکرده‌ است‌ و پس‌ از تفکر جدی‌ و عمیق‌ در باب‌ نشانه‌های‌ ظهور و آیات‌ آسمانی‌ که‌ الزاماً نباید این‌ حوادث‌ معجزه‌ باشند، حاصل‌ شده‌ است‌. 10

2 - نداى آسمانى صیحه
این نشانه یکى از پنج مورد نشانه حتمى ظهور است.
«صیحه» به صدا و ندا اطلاق مى‏شود و در اینجا منظور ندایى است که شب بیست و سوم ماه رمضان که همان شب قدر است از آسمان شنیده مى‏شود. هر جمعیتى آن را به زبان خویش مى‏شنود و از آن حیران و سرگردان مى‏گردد؛ از شنیدن این ندا خوابیده بیدار مى‏شود؛ ایستاده مى‏نشیند؛ نشسته بر سر جاى خود میخکوب مى‏شود نوعروسان از شدت ترس از خلوتگاه‏هاى خویش بیرون مى‏آیند. این ندا از جبرئیل امین است، که به زبانى رسا چنین اعلام مى‏کند:
«صبح نزدیک شد1. بدانید که حق با مهدى(ع) و شیعیان اوست».
پس از آن در بعدازظهر (نزدیک مغرب) شیطان لعین در میان زمین و آسمان ندا مى‏دهد که: »آگاه باشید که حق با عثمان و شیعیان اوست«. ظاهراً مراد از «عثمان»، «عثمان بن عنبسه» یا همان سفیانى است.
ابوحمزه مى‏گوید:« از امام باقر(ع) پرسیدم: آیا شورش سفیانى از علایم حتمى ظهور است؟» حضرت فرمودند:« آرى ندا هم حتمى است...» از حضرت پرسیدم:« این ندا چگونه خواهد بود؟»

 فرمودند:«یک منادى اول روز ندا مى‏دهد که حق با آل على(ع) و شیعیان اوست و در انتهاى روز شیطان ندا مى‏دهد که حق با عثمان و شیعیان اوست و در این زمان یاوه‏گویان (باطل‏گرایان) دچار تردید مى‏شوند.2»
دلیل برخاستن این صداى آسمانى از این قرار است:
الف) توجه دادن مردم به نزدیکى ظهور؛
ب) به وجود آوردن آمادگى درونى در میان مؤمنان مخلص.
توجه به زمان وقوع این نشانه؛ یعنى با فضیلت‏ترین ماه و شب سال - که اقبال و رویکرد دینى مسلمانان به حد اعلاى خود مى‏رسد - اهمیت آن را ثابت مى‏کند.
ابوبصیر از امام باقر(ع) چنین روایت مى‏کند:
صیحه حتماً در ماه رمضان، خواهد بود؛ چرا که ماه رمضان ماه خداوند است و آن هم نداى جبرئیل است براى خلق.

زرارة بن اعین از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمودند:
«منادى از آسمان ندا مى‏دهد که: «فلانى فرمانرواست» و منادى (دیگرى) هم ندا مى‏دهد که: «همانا على و شیعیان او رستگارند«.»
پرسیدم: چه کسى پس از این با مهدى(ع) مى‏جنگد؟ فرمودند:
«مردى از بنى‏امیه که شیطان ندا مى‏دهد همانا فلانى و پیروان او رستگار مى‏شوند.»
گفتم: پس چه کسانى راستگو را از دروغگو تشخیص مى‏دهد؟ فرمودند:
«آنها که احادیث ما را روایت مى‏کنند و پیش از وقوع این اتفاقات مى‏گویند چنین مى‏شود و مى‏دانند که آنها راستگویند و حق دارند.7
این ندا مصداق این آیه است که:
أفَمَن یَهدى إلَى الحَقّ أحَقف أن یفتَّبَع أمَّن لا یَهفدّى إلاّ أن یفهدى فَما لَکفم کَیفَ تَحکفمونَ.8
آیا آنکه به سوى حقیقت هدایت مى‏کند شایسته‏تر است که تبعیت شود یا آنکه هدایت نمى‏پذیرد جز آنکه هدایت شود؛ شما را چه مى‏شود، چگونه قضاوت مى‏کنید؟


وظایف مؤمنان در هنگام پیشامد این صیحه:
در احادیث اهل بیت(ع) در این زمینه چنین آمده است:
الف) پس از شکر و ستایش خداوند: به جا آوردن نماز صبح جمعه مورد بحثمان، به خانه‏هایتان بروید و درها را قفل کنید و دریچه‏ها و روزنه‏ها را ببندید و خودتان را در میان چیزى بپوشانید و گوش‏هایتان را بگیرید (در حدیث آمده است که از آثار این صیحه این است از شدت و قوت این صدا 70000 نفر کر و 70000 نفر لال مى‏شوند)، هرگاه صدا را شنیدید پس به سجده بیفتید و بگویید:
سبحان ربنّا القدّوس.
پروردگار مقدس ما منزه است
هر که چنین کند نجات مى‏یابد و هر که از این عمل روى گرداند هلاک مى‏شود.11


ب) انبار کردن غذاى یکسال خود و خانواده‏اش: امام باقر(ع) فرمودند:
«نشانه حادثه‏ها در ماه رمضان، نشانه‏اى است در آسمان که مردم پس از آن دچار اختلاف مى‏شوند. هرگاه آن را درک کردى غذایت را بیشتر کن.12»
پس از شنیده شدن نداى آسمانى میان مردم اختلاف، جنگ و فتنه (نبرد قرقیسیا) پدید آمده و به دنبال آن قحطى و گرانى خوراکى‏ها پیش مى‏آید و از این رو ائمه(ع) به شیعیان مؤمن خویش و مسلمانان سفارش کرده‏اند که غذا و نیازمندیهاى خود و خانواده‏هایشان را براى مدت یک سال ذخیره کنند. شما را به خدا، ببینید چقدر این امامان بزرگوار(ع) تیزبین بوده‏اند و به چه میزان به شیعیان و دوستداران خویش محبت مى‏ورزیده‏اند. ما در طول سال‏هاى عمر خود چگونه به این محبت‏هاى ایشان جواب داده‏ایم و چقدر در صدد جبران محبت‏هایشان بوده‏ایم؟ آرى! هر کس که به آنها عشق ورزیده و با آنها ارتباط دارد؛ مى‏تواند به محبت ایشان نسبت به خود مباهات و افتخار کند.

3- بیعت کردن 30000 نفر از قبیله بنى‏کلب با سفیانى
سفیانى در ماه رجب شورش کرده و به مبارزات نظامى و سیاسى و جنگ‏هاى خویش جامه عمل مى‏پوشاند و محدوده نفوذ خویش را گسترش مى‏دهد و در این زمان دیگران هم به او پیوسته و مجموعه‏ها و قبایل غیر دینى به دنبال او راه مى‏افتند. پیامبراکرم(ص) در این رابطه فرمودند:
«سفیانى با 360 سوار شورش مى‏کند تا اینکه به دمشق مى‏رسد و در ماه رمضان هم 20000 نفر از قبیله بنى‏کَلَب با او بیعت مى‏کنند.13»
قبیله بنى‏کَلَب، عمو زادگان سفیانى؛ یعنى همان قبایل دروز14 مى‏باشند که در آینده او را همراهى مى‏کنند. این قبیله در عصر معاویه نصرانى بودند و معاویه از آنها با مادر یزید (علیهم‏اللعنة) قاتل سیدالشهدا(ع) ازدواج کرد. بنابراین، سفیانى از اولاد یزید بن معاویة بن ابى‏سفیان (علیهم‏اللعنة) مى‏باشد. پیروان این آیین در منطقه رمله (در بیابان برهوت شرقى فلسطین و غربى اردن و جنوب غربى سوریه دمشق) تا چند کیلومتر در اطراف آن سکنى گزیده‏اند.

انشاالله چشممان به جمال مهدی نورانی گردد اگرچه هنوز امادگی سربازیش را نداریم ..................

 


[ چهارشنبه 94/3/27 ] [ 10:17 عصر ] [ ارمغان تنهایی ]


="color:#ffffff;margin-top:0px;">